قسمتي از كتاب حجامت روش آزموده دكتر يوهان آبله آلماني
از هنگاميكه بشر پا به عرصه وجود گذاشته است ، همواره مسئله بيماري و درمان آن يك نگراني عمده بوده است. هزاران سال در طول تاريخ بشر همواره شيوه درمان و تخفيف درد بدن انسان ابداع شده است و تلاش اين بوده كه درمان بيماري را سرعت بخشند. يك لحظه را در نظر بگيريم كه از آنهمه روشهاي معالجه چقدر باقي مانده است و چند روش را ميتوان در درمان امروزه بكار برد واقعيت اين است كه شيوههاي ابداع و شناخته شده درمان در 150 ساله اخير صرفاً مورد تأييد پزشكان بوده است، امروزه بسيار مشكل است كه با جرأت از روشهاي درماني باستاني دفاع كنيم، امروزه سؤال اين است كه با چه شيوههائي مثلاًشاعر بزرگ آلماني گوته و يا البرتوس ماگنوس درمان ميشوند؟ در ميان جوامع بشري بسياري از روشهاي معالجه بيماريها بدست فراموشي سپرده شده است. اما تاريخ پزشكي عالم بنيان گذاران بزرگي چون بقراط ، ابن سينا را داشته و ما به آنها افتخار ميكنيم و آنان را پدر پزشكي خود ميدانيم ، حدود 150 سال پيش پزشكان در تلاش بودند تا عضو بيمار را وادار به غلبه بر بيماري نمايند ، چرا كه راه پزشكي در جهت خود مداوا كردن بود و پزشكان صرفاًبيماران را در اين راستا كمك ميكردند ، اما در عصر ما پزشكي دگرگون شده و انسان به عنوان مجموعة پيچيده و مركب از بسياري عوامل ديده نميشود ، در واقع شبكة مرتبط و پيچيده سايبرسنيك بطور ثانويه و گذرا تحت بررسي قرار گرفته ولي بيشتر به كمك تكنيك و امكانات موجود تحت عنوان نظام جديد بيمار تحت درمان قرار ميگيرد. اما غافليم كه آدمي با تمامي اعضايش يك شبكه پيچيده ، منظم و قانوني و منطقي است ، هنگاميكه ما در نوعي بيماري دخالت ميكنيم نميدانيم كه در هر سلول بدن يك ميليون مدار اطلاعاتي وجود دارد و هر لحظه آزاد ميگردد. اينها جريانهاي ظريف و رونده هستند. تك تك اتمها كه در مداري وابسته به هسته اتم در جريان و تكاپو هستند و با فركانس 10 در 10 در اطراف يكديگرند حركت ميكنند و سرعت اين اتمها برابر با 5/2 ماخ است تنها توليد آنتي كوربي والنت فقط در يك B لنفوسيت آن چنان زياد است كه تصور آن براي ما مشكل است ، در يك حركت طي 90 ثانيه در 10 ميليون ريبوزوم يك آنتي كور ساخته ميشود و هر ريبوزوم 100 اسيدآمينه را انتخاب و بهم پيوند ميزند.
اين اعداد نسبت به كل عضو برابر است با 3 ميليون آدم برقكار كه در 10 ثانيه يك ناحيه را جوشكاري ميكنند ، كه البته بايد 10 سال بدون لحظهاي درنگ اين عمل را به پايان برسانند، اين 10 سال كار بدون وقفه ، ميتواند فقط يك عصب مغزي را پيوند دهد ، بي دليل نيست كه بعضي از دانشمندان بر اين باورند كه پزشكي مدرن در تلاش است كه با كمك يك كامپيوتر و خاموش و روشن كردن يك دكمه بيماري را درمان نمايد ، ما تلاش كرديم تا برخي از مشكلات و خطرات ناشي از درمانهاي جديد پزشكي را بازگو كنيم ، گرچه پزشكي جديد سبب شد كه بسياري از بيماريهاي اپيدميك، مرگ زودرس كودكان و نوزادان و درصد مرگ و مير را كاهش دهد، اما در مقابل، بيماريهاي ناشي از تمدن صنعتي اشاعه يافت. از جمله بيماريهاي قلب و عروق و اعصاب و غيره ، امروزه اين داروها و شيوه درمانها سبب شده كه مسير جمعيتي زندگي آدمي تغيير نمايد.
بنا به آمارهاي منتشر شده در آمريكا هر فرد آمريكايي در طول عمر خود حداقل 50 كيلوگرم انواع داروهاي شيميايي را مصرف ميكند، به عبارت ديگر مصرف دارو در آمريكا براي هر فرد بطور متوسط سالانه حدود 1000 عدد قرص است، مركز تحقيقات AOK مربوط به سازمانهاي بيمه درماني در آلمان ثابت كرده كه هر چه بر تعداد پزشكان در شهر اضافه ميگردد ، بر تعداد بستري شدگان در بيمارستانها و مرگ و مير بيشتر افزوده ميشود، در طول سالهاي اخير تدريجاً تعادل جسمي و رواني انسان بهم خورده و روند آن رو به افزايش است و جامعة انساني در آستانة فاجعة سلامتي قرار گرفته است، ما از بنيانگذاران علم پزشكي دريافتهايم كه انسان يك شبكه مرتبط و متقابل از اعضاي مختلف و پيوسته به عوامل و آثار جهان پيراموني خود ميباشد ، عملكرد بدن انسان مجرد نبوده و مركب ميباشد ، در پزشكي مدرن برخورد پزشك با بيمار فعلي ، مجرد ، و بدون در نظر گرفتن عوامل و عوارض پيوسته و مرتبط قضاوت ميشود.
محقق ژاپني HIROSHI-MOTORAMA رابطة روح و روان و جسم انسان را فرموله كرده است طبق اين نظريه ، انسان حاصل ميشود و جريانات تنظيمي و ضدتنظيمي حيات را ميسر ميسازد ، اين فعل و انفعالات بدون كوچكترين آزمون و خطا و تضادي بستر سلامتي و تندرستي آدمي را مهيا ميسازند لذا اشتباه است كه تصور كنيم تنها با مصرف نوعي مواد شيميايي بنام مواد دارويي بتوان روند شبكه سطوح تندرستي آدمي را بدون عواقب سوء تنظيم و به تعادل رساند ، در واقع به هنگام عدم نظم و تعادل سطوح بدن با مصرف مادة شيميايي نميتوان عامل اختلال را برطرف نمود.
سؤال اين است كه چرا ما قادر نيستيم ارتباط فوق الذكر را در يك ارگانيسم قويتر ، تقويت و بهتر تندرستي را ضمانت بخشيم ، حتي زمانيكه عضو بيمار است ، طبيعي است كه ما خجالت ميكشيم تا به اين نوع مسائل دست يابيم و بين 5 حس خود و ديگر حسها ، ارتباط قابل لمس برقرار كنيم ، بدن ما ميليونها سال است كه بر همين مبنا و ديگر قوانين پيچيده به عملكرد حياتي خود ادامه داده و به صورت قانونمندي عمل ميكنند ، من تلاش خواهم كرد تا آنجا كه مقدور است اين مسائل را بازگو و به تفقد علمي بكشانم يك واقعيت غيرقابل انكار وجود دارد كه : اتفاقاتي در داخل بدن ما رخ ميدهد ولي در سطح خارجي بدن به وضوح منعكس نميگردند ،گرچه هر نقطه از بدن ما با ساير نقاط و سطوح بدن مرتبط هستند هر گونه اختلالي در يك عضو بايستي در ساير اعضاء اثر داشته باشد