اساس روش کار من طب سنتی نوین است با نگاه تلفیقی و تطبیق در استفاده از دانش مدرن و سنتی
تمام موجودات جاندار و بي جان و همه آنچه در طبيعت هستند ، تحت نآثير چهار عنصرآب،خاك،هواوآتش بوجود مي آيند ، اين چهار عنصر حالاني را ايجاد مي كنند كه مهمترين هدف آفرينش متعادل كردن آنها است ، این حالات مزاج نام دارند.آب سردي وتري،خاك سردي وخشكي ، هوا گرمي وتري وآتش گرمي و خشكي ايجاد مي كنند ، اين حالات یا منفرد است شامل : سردي،گرمي،تري وخشكي ، يا مركب است شامل سرد وتر،سردوخشك،گرم وترويا گرم وخشك هستند . فصلها مي آيند و مي روند تا مزاج طبیعت را متعادل كنند ، بهار گرمي و تري، تابستان گرمي وخشكي ، پاییز سردی و خشکی و زمستان سردي وتري دارند ، هر مكانی در جهان داراي مزاجي است ، حيوانات وانسانها مزاج مشخصي دارند . وقتي در جهان سردي،گرمي،تري وخشكي درتعادل باشد ، همه چيز امن امان است ، اما اگرهر يك از اين حالات زياد بشوند ويا به شدت كاهش يابد ، دگرگوني،بيماري وحوادث اتفاق مي افتد.
هدف در عالم آفرينش ایجاد تعادل ومتآسفانه تاكنون كار بشر بر هم زدن اين تعادل بوده است ، كه اثرات ان را در گرم شدن زمين مي بينيم. در ميان موجودات عالم تنظيم مزاج در انسان شايد پيچيده ترين و سخت ترين كار باشد.
انسانها در زندگي روزمره بايد طوري عمل كنند كه مزاجشان هميشه به سمت تعادل حركت كند.اگرهر رفتارويا كاري كه باعث شودتعادل مزاج بهم بخورد به دنبال آن بيماري ظهور مي كند..
همانطوركه خشم ،تنفر،اظطراب،نااميدي،داروي عارضه دار،تغذيه نادرست،غذاي فاسد
،هواي بد،صداي دلخراش و...مزاج انسان را بهم مي زند آرامش،اميدواري،محبت،داروي طبيعي تغذيه صحيح و سالم،هواي مطبوع ،صداي دلنواز،مزاج انسان رابه سمت تعادل پيش مي برد.
كار پزشك در اين رهگذرچيزي جز حركت دادن انسان سمت تعادل نيست ، پزشك بايد بداند ،انسان ،فصل ،شهر ها ومكانها ،لباس ،غذا ،داروها ،حالات بيماري و...همه وهمه داراي مزاج است ومزاج آنها را پزشك با تجربه در طب سنتي بايد بداند مثلا"زنجبيل گرم وخشك است ،انگور گرم و تر، وخيار سردو تروسركه سرد وخشك است شهرهاي شمال مثل بابل گرم وتر ،شهرهاي جنوب گرم خشك وشهرهاي مياني سرد خشك وبعضي شهرها ي شمال غرب سرد وتر هستند .بيماريهاي گرم وتر ،كبد صفرا گرم وخشك،استخواني سرد وخشك وبيماريهاي عصبي وچاقي ها سرد تر هستند .
ودهها مثال ديگر كه هر كدام حكايت از مزاج ها است .پس پزشك طب سنتي كارش شناخت مزاج واصلاح آن و استفاده از تدابیر ضروری برای حفظ تندرستی و درمان دردها است ، دربيماريهاري بشر، بیشتر مشكلات از سوءمزاج يا عدم تعادل مزاج است .وقتي بيماري ظهور مي كند ،تعدل بدن را بيشتر بهم مي زند ودر طول زمان و بر اساس وضعيت فرد بيمار از نظر سن ،جنس ومزاجي اثرات مختلفي را ايجاد مي كند به عنوان مثال يك سوء مزاج باعث افزايش اسيد معده مي شود، ادامه اين روند باعث زخم معده مي شود ، .بيمار در هر مرحله اي كه مراجعه كند بايد ابتدا تعیین مزاج بشود ، اما اگردر مرحله اول قبل از ايجاد زخم مراجعه كند با يك اصلاح مزاج ساده درمان مي شود ، اما اگر در مرحله زجم معده مراجعه كند ، بايد بصورت عمومي با داروها وروشهاي طبيعي اصلاح مزاج شود وهم بصورت موضعي زخم با داروهاي خاص مثل عسل يا شيرين بيان درمان بشود در استفاده از داروهاي موضعي هم بايد به مزاج داروي بيمار وبيماري توجه شود.
ويا مثلا "كسي كه دچار يك افسردگي شديد بوده و مجبور به كارهاي سنگين است به دليل شلي عضلات كمر در اثر افسردگي ابتدادچار درد شديد كمر بدون عوارض استخواني ميشوداگردراين مرحله مراجعه كند با يك اصلاح مزاج وبادكش براحتي قابل درمان است اما اگربيماري وكار سخت ادامه پيدا كند مهره ها وديسك بين مهره اي در كمر آسيب ببيند به نخاع فشار وارد شده ومشكل ديسك كمر ودردعصب سياتيك در پاها ايجاد مي شودكه در اين مرحله اگر مراجعه شود علاوه بر اصلاح مزاج ،نياز به حجامت ،زالودرماني يا فصد (رگ زدن)وورزشهاي مختلف نيز پيدا مي كند .پس پزشك با تجربه طب سنتي هر روش درماني رابا اصلاح مزاج شروع مي كند .ودر كناراصلاح مزاج با داروها وروشهاي خاص اثرات موضعي بيماري را نيز درمان مي كند .