درمان روماتیسم مفصلی
با روشهاي درماني طب سنتي ايران
(اصلاً معجزه شده ، من هیج دردی ندارم)
یک روز عصر خانم پرستاري که در کلینیک من حجامت انجام می داد ، بیماری را به داخل اتاق معرفی کرد ، گفت: این خانم می خواهد در مورد بیماری اش با شما صحبت کند. خانم جوانی بود بسیار نجیب و مؤدب اما ناامید و مأیوس تا صحبت اش را شروع کرد گفت آقای دکتر من اصلاً به هیچ دکتری و داروئی اعتماد ندارم فکر می کنم همه دروع می گویند یا لا اقل برای من این طور بوده 2 الی 3 سال است که مبتلا به بیماری روماتیسم مفصلی شده ام از درد به خودم می پیچم اصلاً نمی توانم در خیابان قدم بزنم بیشتر روز، از افسردگی و ناراحتی همه اش خواب هستم به پزشکان متخصص مراجعه داشته ام تا بحال هیچکس حتی نتوانسته کاری کند که یک روز درد نداشته باشم همه می گویند این قرص را بخور اما هیچکس نمی گوید این بیماری درمان می شود روزی 15 قرص می خورم که شنیده ام عوارض بسیار خطرناک و کشنده ای دارد احساس می کنم استخوانهایم پوک شده ، تمام مفاصلم درد می کند هیچکس تا بحال به من راست نگفته همه دروغ می گویند، از زندگی ناامید شده ام، اصلاً دوست ندارم از خانه خارج شوم چون تمام مفاصلم من درد می کند. حالا به شما هم اطمینان ندارم ،
اما چون تصمیم گرفتم برای درمان بیماری ام هرکار ممکن را انجام دهم آمده ام تا ببینم شما چکار می کنید ؟ شما اگر یک روز توانستید کاری کنید بدون درد زندگی کنم همه حرفهایت را قبول می کنم و اگر حتی بعد از یک روز دوباره دردها شروع شود مهم نیست.
بیمار در عین حال بخاطر دردهائي که داشت افسرده و ناراحت بود و نمی دانست چکار کند، اما بسیار محجوب و مؤدب بود، چهره معصوم و مهربانی داشت ، برای یک لحظه با خودم گفتم خدایا می شود آرزوی این خانم جوان را برآورده کنم؟ درمان این بیمار در حالی که برایم مشکل بود، (چون هنوز سالهاي اول طبابت با روشهاي طب سنتي بود ) اما نمی دانم چطور شد که با اعتماد کامل گفتم شما از همین الآن همة داروهایتان را قطع کنید و داروهای من را شروع کنید ، ایشان هم گفت آقای دکتر اگر بدتر شدم چی؟ من گفتم مطمئن باش که با کمک خدا و طب سنتی درمان می شوید.
بیمار گفت من آماده ام شما کارتان را برای درمان شروع کنید.
نسخه بیمار را بادکش تمام مفاصل، روغن مالی گیاهی، عسل، زنجفیل انگور فراوان و پرهیز از سردی شروع کردم. و قرار شد یک روز در میان تا 14 روز مراجعه کند.
بیمار ارادة فوق العاده ای داشت و بسیار آگانه درمان را دنبال می کرد روز دوم آمد باورش مشکل بود ، چهره اش خندان و اصلاً آثار افسردگی در او دیده نمی شد، به محض دیدن من ، گفت : ازاین به بعد هر چه بگویید قبول دارم من دراین دو روز اصلاً درد نداشتم باور کردنی نیست.
بیمار یک هفته بعد آمد و گفت : آقای دکتر ، یک هفته است که دارم زندگی می کنم، هر روز بیرون می روم و قدم می زنم اصلاً معجزه شده ، من هیج دردی ندارم ، برای من همین یک هفته بس است ، اگر دوباره بیماری ام برگردد مهم نیست ، شما به قولتان عمل کردید. برای اولین بار است که یک هفته بدون مشکل زندگی می کنم.
دستورات قبلی را تکرار کردم و یک ماه بعد بیمار آمد و گفت: آقای دکتر ، می خواهم در یکی از روزنامه ها از شما تشکر کنم ، آیا اجازه می دهید؟ همین یک ماه بس است و مطمئن باشید اگر دوباره بیماری ام برگردد اصلاً مهم نیست ، به کمک داروهای شما که بیشتر شبیه غذا بود، یک ماه زندگی بی دغدغه ای داشته ام، یک ماه دارو نخوردم تازه اگر دوباره داروهای شیمیائی را شروع کنم چیزی را از دست نداده ام، من دراین یک ماهی که گذشت نه درد داشتم و نه تورم مفاصل، روحیه ام هم فوق العاده خوب بود و اعضای خانواده ا هم خوشحال و سرحال هستند، چون از بیماری من عذاب می کشیدند.
اما پزشک قبلی من گفت که این درمانهای طبیعی اصلاً یک تلقین است و شما دچار بیماری قلبی می شوید ، اگر داروهای شیمیائی نخورید وضعیت خطرناکی پیدا می کنید ، من گفتم شما نتوانستید یک روز بدون داروی شیمیائی من را نگهدارید تازه هر چه داروهای شما بیشتر شد دردهای من هم زیادتر شد.
بهر حال به بیمار گفتم بعد از چندماه یک اکوی قلبی بدهد اکوی قلب انجام شد که هیچگونه مشکلی نداشت و جالب تر از همه آزمایشات پاراکلینیک بیمار بعد ازدرمان های طبیعی ما به نرمال نزدیک شده بود و مشکلی هم نداشت.
تا کنون صدها بيمار روماتيسمي به ما مراجعه داشته اند ، هر کدام در وضعيت ويژه اي بوده اند:
- بعضي در ابتداي تشخيص بوده و داروي شيميائي استفاده نکرده بودند ، و خيلي خوب به روشهاي طب سنتي جواب دادند
- عده اي مدتها داروي شيميائي مصرف نموده بودند ، ولي هنوز آثار و عوارض بيماري در ظاهر آنها مشخص نبود، اينها هم به درمانهاي طب سنتي خيلي خوب جواب مي دادند و حتي آزمايشات آنها هم نرمال شده و درمان آنها قطعي شد.
( پرونده بيماران موجود است )
- تعداي هم به دليل عدم آگاهي خيلي دير مراجعه کرده ، و دفورميتي هاي(بدشکلي) بسيار بدجور در مفاصل آنها ايجاد شده بود، و به شدت از روشهاي درماني مدرن عصباني، نا اميد و خسته شده و به طب سنتي روي آوردند، براي اين بيماران هرچند درمان قطعي خيلي سخت است ، اما روشهاي درماني طب سنتي خيلي کمک کننده است، و ميتواند پيشرفت بيماري را متوقف و يا کند کند.
- بعضي از بيماراني هم که به طب سنتي روي مي آورند، در طول درمان، پزشکان قبلي آنها که باروشهاي درماني طب سنتي آشنا نيستند آنها را از ادامه درمان سنتي منع مي کنند، و درمان ما را ادامه نمي دهند، و گاهي ميروند و چند سال بعد با پشيماني، و وضعيت بدتري برمي گردند .
- باوجود همه اين موارد به عنوان کسي که بيش از 16 سال است بيمارانم را با روشهاي درماني طب سنتي ايران درمان مي کنم، به اين بيماران توصيه مي کنم ، براي استفاده از طب سنتي ايران درنگ نکنند، وبهتر آنکه قبل از اينکه داروهاي شيميائي به بدن آنها آسيب بزند وبيماري آنها شدت پيدا کند مراجعه نمايند.