درمان بيماري مينيربا اصلاح مزاج و زالو درماني
Meniere's disease
(وقتي پزشکان مدرن به من مي گفتند تا اخر عمر بايد دارو مصرف کنم به خدا مي گفتم که به من درد داديد که درمان ندارد . اما وقتي با روشهاي درماني طب سنتي ايران درمان شدم به اين اعتقاد رسيدم که خدا براي هر دردي درماني آفريده است )
حدود 10 سال بود که از بيماري مينير رنج مي بردم ، صداي توي سر ، گرفتگي گوش سمت چپ و سرگيجه هاي بسيار وحشتناک داشتم ، به طوري که حالت تهوع به من دست مي داد، و به بيمارستان مي کشيد ، ديازپام به من مي دادند که بخوابم ،تعادل روحي به هيچ عنوان نداشتم ، وقتي که ناراحتي من شدت مي يافت نمي توانستم راه بروم ، الحمدالله رب العالمين سه ماه است که خدمت دکتر ( حاج طالبي ) هستم ، تحت نظر داروهاي گياهي ايشان هستم ، خدايا شکر، در اين لحظه که دارم صحبت مي کنم ، فکر مي کنم از اين بهتر ديگر نمي شود ، وجدانا نميشه ، دست شما درد نکند ، خدا خيرتون بده ، دعاي ما هميشه براي شما باشد ، از روز اول که آمدم خدمت آقاي دکتر، حجامت انجام دادند ،زالو درماني انجام دادند، داروهاي آرام بخش گياهي ، سياهدانه ، و داروهاي گياهي ديگر دادندو يک قطره گياهي هم دادند که داخل بيني ريختم ، يک ضماد گياهي براي سرم دادند ،داروهاي شيميائي ام را کامل از همان اول قطع کردم ، دکتر وقتي داروهاي گياهي را برايم قطع کرد ، گفت در صورتيکه اگر مشکلي در حين درمان داشتيد با من تماس بگيريد ، من 10 سال است که اين مشکل را داشتم ،در طول اين مدت که به پزشکان مدرن مراجعه مي کردم ، به من مي گفتند بايد تا اخر عمر روزي 4 الي 5 قرص مصرف کنم ، که سرگيجه ها را نگيرم ، سرگيجه هايم خيلي وحشتناک بود ، يعني اصلا قابل توصيف نيست ، خدا نصيب هيچ امتي نکند ، سرم مرتب صدا مي داد، احساس مي کردم يک ماشين توي سرم روشن کرده باشند ، براي من داروهاي گياهي حداقل عوارض جانبي ندارد ، داروهاي شيميائي صد درصد عوارض دارد ، البته خود آقايان پزشک مدرن مي گويند ، که اگر در دراز مدت داروي شيميائي مصرف کنيد عوارض زيادي دارند، ولي خدارا شکر ، الان که در خدمت شما نشسته ام ، خيلي حالم خوب است ، خيلي خيلي خوبم ، يعني هر وقت مسافرتي ميرفتم اتوبوسي سوار مي شدم و مثلا تا تهران مي رفتم، بايد در آنجا يک هفته بستري مي شدم ، ولي الان دو هفته رفتم تهران و اصفهان و همه جا را گشتم خوشبختانه هيچ مشکلي نداشتم ، مهمترين دليلي که باعث شد درمان شدم اعتمادي بود که به اقاي دکتر داشتم ،وقتي حرفهائي که مي زدند ارامش بخش بود، وقتي با اطمينان خاطر به من گفتند خوب مي شويد، اين يک نوع قوت قلب براي من بود ، وقتي پزشکان مدرن مي گفتند خوب شدني نيستم ناخود آگاه توي دلم خالي مي شد ، قبلا طوري بود که اگر قرص شيميائي مي خوردم خوب بودم نمي خوردم بيمار بودم ، اما دکتر حاج طالبي گفتند شما خوب مي شويد، خدايا شکر، اول توکل به خدا و بعد دکتر و داروهاي ايشان بود ، خداوند هميشه يار و شفا دهنده بيماران است ولي شماها وسيله هستيد، صد درصد اعتقاد پيدا کردم که خداوند براي هر دردي داروي آفريده است ، من اوايل چنين اعتقادي نداشتم ، قبلا که به پزشکان مدرن مراجعه مي کردم ميگفتم خدايا تو به من دردي دادي ولي دارماني نداديد ، ناراحت بودم ( بيمار درحين بيان اين جمله اشک مي ريزد ) من خانه دار هستم و خياطم اما بخاطر اين درد کارم را کم کرده بودم ، به لطف خدا دوباره شروع مي کنم ، الهي شکر ، خدا را صد هزار بار شکر مي کنم ، همه اقوام از من مي پرسند خوب هستم يانه ، مادرم هرروز صبح تماس مي گيرد که خوب هستيد ؟ و به همه گفتم از وقتي که روشهاي درماني طب سنتي را استفاده مي کنم خوبم ، شما را مي سپارم به خدائي که بالاي سر ما هست تا به شما توفيق بدهد ، در اين راهي که قدم برداشتيد موفق بشويد ،
اکنون ساعت 21 و 20 دقيقه روز نهم خرداد 1391 است که اين مصاحبه را تدوين ميکنم و به شدت تحت تاثير صحبتهاي بسيار زيباي اين مادر قرار گرفتم ونمي توانم شدت شوق وخوشحالي ام را پنهان کنم که اکنون 4سال و اندي است که اين مادر با لطف و عنايت پروردگار و روشهاي درماني طب سنتي ايران درمان شده اند و مشکلي ندارند و بارها در شهري که محل کار من هست ايشان را ملاقات نموده ام و از اينکه سالم هستند خدارا شکر مي کنم همينکه باعث شدم اين مادر به اين اعتقاد برسند که خداوند بندگانش را تنها نمي گذارد و براي هردردي درماني افريده است به شدت احساس شوق و غرور مي کنم
دکتر حسن حاج طالبي