نجات از 14 سال استفاده از کاربامازپين
( در بيماري درد عصب تري جمينال )
Rescue of carbamazepine tablets
مطمئناً شما قرص کاربامازپين را با تشنج و صرع مي شناسيد ، يعني همگان مي دانند که هر کسي تشنج ميکند تجربه استفاده از اين قرص را در زندگي دارد ،
اين قرص باطولاني كردنمدت غيرفعال ماندن كانال سديم ، اولاً درنرون پس سيناپسي توانايي آن را برايپتانسيل عملهاي تكراري بافركانس زيادكاهش ميدهد و ثانياً آزادسازي واسطهعصبي از نرون پيشسيناپسي را مهارميكند و در مجموع انتقال سيناپسي كاهشمييابد.
اين دارو داراي عوارض مهم کبدي و کليوي است به طوري که در بيماراني که مشکل کبد و کليه دارند منع شده است
کم نيستند مردمي که در سنين مختلف براي درمان تشنج و درد عصب تري جمينال از اين قرص استفاده مي کنند و يا بهتر بگوئيم با آن زندگي مي کنند .
و کم نيستند بيماراني که اظهار مي نمايند که پزشک ما فرموده اند که تا آخر عمر بايد اين دارو را مصرف کنيد .
وکم نيستند بيماراني که سالها کاربامازپين مصرف کرده و درمان نشده اند و مجبور به بلوک عصبي و نورکتومي شده و عوارض اين عمل ها را نمي توانند تحمل کنند
و با عنايت پروردگار به تعداد بيماراني که به طب سنتي پناه آورده و با عنايت پروردگار با استفاده از روشهاي درماني طب سنتي ايران از اين قرص پر عارضه نجات يافته اند و براي هميشه درمان شده اند هروز اضافه ميشود .
درد با منشا عصب سه قلو بعنوان درد در محل عصب دهی حسی عصب های سه قلو می باشد .
درد بصورت درد شبیه شوک الکتریکی یا خنجری یک طرفه است که ناگهان شروع و پایان می یابد. بیماردر مراحل بین حملات درد ، فاقد درد می باشد. اختلال حسی ناحیه درد یا وجود ندارد یا بسیار کم می باشد.
البته شدت درد در افراد مختلف بسيار متفاوت است .
اين بيماران در طب سنتي با عنايت پروردگار و به همت پزشکان با تجربه بدون هيچ عارضه اي قابل درمان هستند
بيماري که در زير معرفي مي شود يکي از دهها بيماري است که با بيماري درد عصب تري جمينال مراجعه نموده و درمان شده است .
بيمار خانم 35 ساله ، اهل تسنن ، ساکن شهرستان گنبد کاروس ، خانه دار و داراي مدرک ليسانس زبان انگليسي است .
با چهره اي در هم کشيده و نا اميد وارد مرکز درماني طب سنتي دکتر حاج طالبي شده و از شدت درد عصب ترجمينال شاکي بود . اما امروز با شور وشوق اين مصاحبه را انجام ميدهد .
بيمار اظهار مي نمايد که حدود 10 سال است به اين درد کشنده مبتلا شده و به پزشکان متخصص در طب مدرن در شهرهاي استان گلستان و تهران و مشهد در طول اين مدت بارها مراجعه نموده و داروهاي شيميائي زياد مصرف کرده و درمان نشده است .
بيمار اظهار مي نمايد که در طول اين مدت تمام اين پزشکان به من تنها همين کاربامازپين را داده اند ، و هيچ کار مثبت ديگري انجام نشده است .
دردهاي بيمار به گونه اي بوده که نمي توانستند غذا بخورند
بيمار در مصاحبه اي که داخل مرکز انجام شد گفتند :
که من آنقدر به کاربامازپين عادت کرده بودم که اگر آن را قطع مي کردم بدنم بي حس مي شد و پاهايم توان حرکت نداشت ، و راه نمي توانستم بروم .
براي لحظه اي هم نمي توانستم فکر کنم که بتوانم روزي بدون کاربامازپين زندگي کنم .
به هرحال در اوج نا اميدي به توصيه يکي از آشنايان از گنبد کاوس به بجنورد آمدم و در مرکز طب سنتي دکتر حاج طالبي تحت درمان قرار گرفتم ، ايشان فرمودند مزاج من خيلي سرد است و ابتدا بايد از غذا شروع کنم و در رژيم غذائي از سردي و ترشي پرهيز کنم .
بعد براي من بادکش ، داروهاي اصلاح مزاج و زالودرماني انجام شد ، هر بار که مي آمدم نسبت به قبل بهتر مي شدم
در جلسه اول وقتي دکتر به من گفت که بايد کاربامازپين را قطع کنم خيلي وحشت کردم چون فکر نمي کردم اين امکان پذير باشد ، اما دکتر آنقدر با اطمينان صحبت کرد که من مجاب شدم و در همان جلسه اول تصميم گرفتم اين دارو را قطع کنم .
همانطوري که عرض کردم در گذشته اگر اين دارو را قطع مي کردم بدن و پاهايم بي حس مي شد و توان راه رفتن را نداشتم ، اما در کمال ناباوري وقتي در کنار درمانهاي طب سنتي اين دارو را قطع کردم وهيچ مشکلي برايم پيش نيامد .
باور کردم که در پناه خدا و طب سنتي ايران مي توان بدون کاربامازپين زندگي کرد .
وقتي با روشهاي درماني طب مدرن تحت درمان بودم باهربارمراجعه به من فقط کاربامازپين مي دادند اما در طب سنتي هر بار برايم کاري انجام مي شد و هر جلسه نسبت به جلسه قبل حالم بهتر ميشد .
من 14 سال کاربامازپين خوردم و به بهترين پزشکان مدرن مراجعه کردم درمان نشدم اما با روشهاي درماني طب سنتي ايران درمان شدم .